سلا م بچه ها 

 

قسمتی از گفتگوی هنرمند و بازیگر عرصه ی تاتر خانم رؤیا افشار

همه ما از جنگ خاطره داریم

شما حتی اگر بعد از خاتمه جنگ هم به دنیا آمده باشید عواقبی که جنگ بجا گذاشته را میبینید

شاید نتوانیم بطور اخص لمس کنیم 

ما در طول این سالها مادران زیادی را دیدیم که جلوی دوربین تلویزیون و یا میکروفون رادیو  

در رابطه با شهادت فرزندانشان چه دلاوریها به خرج دادند

رشادت مادران شهدا از جنس دیگری است

هنرمندوبازیگرزن-خانم رویا افشار

من به عنوان یک انسان شاید بتوانم تمام این مصائب را تحمل کنم و تاب بیاورم

ولی آیا پس از آن زندگی من  ، زندگی است ؟ تحمل میکنم ؟

 ولی اینکه پس از آن مصیبتها چه میشوم ، آنطور نیست که تعریف میکنند

من میخواستم بگویم بیایید موضوع را به شکل انسانی نگاه کنیم 

شاید رشادتهای دفاع مقدس در این نوع نگاه ملموس شود

99درصدبرنامه هایی که در زمینه دفاع مقدس دیده بودم برایم غیر قابل تحمل و غیر واقعی بودن

شاید توقع داشتم که باز هم روایت فتح تکرار میشد، اما نشد!!!!!!

کسانی را که در آثار شهید آوینی میبینم ، درهیچ یک از کارهای دفاع مقدس تکرار نشده اند

بعضی چنان جبهه را به تصویرمیکشند که تصور میشود آدم معمولی در جنگ وجود نداشته است

این آدمها نه گرسنه میشدند،نه تشنه ، نه میترسیدند ، نه سردشان میشد ، نه گرمشان

این انسانهای فولادین وقتی میمُردند ، رقت شما را برنمی انگیختند

اما زمانی که انسانی بتصویر کشیده شود،که میترسد، اما میرود و از ناموس و کشورش دفاع میکند

آدمی که گرسنه و تشنه میشود ، اما تحمل میکند ، بیشتر قابل باور  و  میتواند الگو  شود

این آدمها دارایشان صفر است و همه دارایشان شخصیت انسانی آنهاست

و یا در آثاری دیگر میبینید که وقتی انسانهای طبقه ای ،میخواهند به جنگ بروند باید حتما زشت میشدن

و یا حتما باید بدحرف میزدن ،حتما باید بد راه میرفته اند، آدمهایی که حتما باید بیسواد میبودن

در حالی که آدمهای جنگ ما اینطور نبودند

 موجی از باسوادها ی ما در دوره جنگ شهید شدند

اصلا چرا نسلی که دارد پیش می آید ،

این قدر  بی مطالعه و بی تفکر  و بنای زمینه عملیاتی اش ، اینقدر خالی است.

اگر امروز کسانی که داعیه این را دارند در طول این سالهای دفاع مقدس کار کرده اند میگویند :

ذهن مشتی جوان را در باره آن همه شهید ، به گونه ای ویران شده ، که حالا حاضر نیستند نمایشهایی از این

دست را صرفا به دلیل اینکه در ژانر دفاع مقدس است ببینند ، به آنها میگویم :

که اشتباه کردید...........

 اگر شما یک بخش انسانی را در این قضایا میگذاشتید

اگر رأفت انسانی را نشان میدادید

اگر نشان میدادید که  واقعا چه بر سر خانواده های این افراد آمد

الان تا جوان ما می آمد و میدید که نمایشنامه در باره دفاع مقدس است ، نمیگفت :

بلیتم را پس بده ، میخواهم بروم

ما در طول این سالها از دفاع مقدس و شهدا طوری حرف زدیم که جوان ما گفت :

ما که نمیتوانیم مثل آنها باشیم ، پس برویم آن طوری که میتوانیم باشیم

اگر من توانسته باشم با این نمایشنامه بگویم

در آنچه که ارائه شده خیلی اشتباه کرده ایم

 فکر میکنم خیلی موفق بوده ام

همه آنهایی که ، از جنگ برگشتند ، رئیس  و صاحب منصب نشدند

خیلی ها جانباز هستند و حاضر هم نیستند این را اعلام کنند و از امکاناتی که به آنها داده میشود

استفاده کنند، ولی غرورشان سر جای خودش هست که

ایستادم و از سرزمینم دفاع کردم