سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :13
  • بازدید دیروز :22
  • کل بازدید :253289
  • تعداد کل یاد داشت ها : 283
  • آخرین بازدید : 103/9/1    ساعت : 9:19 ع
درباره ما
حاج امیر[881]

جای مانده از قافله شهداء حسرت به دل مانده تا ابدیت پس کی کجا فرصت ما میرسه

ویرایش
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها
یاد امام و شهداء دل و میبره کرب و بلایاد امام و شهدائ


برچسب ها : Shahdat  ,


      

 

یا غریب الغربا

 

 

نماز 

نمازهای نافله چه اثری دارند؟

در ورایت های پیشوایان دین تذکید بسیاری بر انجام دادن نافله ها شده است؛
زیرا آنها کاستی و نقصان باطنی نمازهای واجب روزانه را جبران می کنند.

اثر کلی نوافل قرب به خدا و توج و تذکر بیشتر و طبعاً‌ پاکی و دوری
از گناه و غفلت است. در حدیث قدسی معروفی به نام «قرب النوافل»
آمده که خداوند فرمود: « بنده با نوافل به من نزدیک می شود تا جایی
که من چشم او می شوم که با او می شنود و دست او می شوم که
با او کار انجام می دهد؛ یعنی، چشم و گوش و دست الهی پیدا می کند ». (الکافی، ج2،‌ص352).

در خصوص نماز شب آیات و روایات آثار زیادی را ذکر کرده اند؛ مثلاً:
« مقام محمود و پسندیده در دنیا و آخرت اثر نماز شب شمرده شده،
هم چنین نوافل موجب جبران نقص در فرائض می گردد. »

نمازهای مستحب (نوافل )
به جز نمازهای واجب روزانه (17 رکعت )، نمازهای دیگری هم وجود دارد که انجام آنها مستحب است و بسیار ثواب دارد و چون این نمازها، اضافه بر نماز واجب است ، به آنها نافله و نوافل گفته می شود (نقل ، به معنای زاید و افزون است ). تعداد رکعت های نمازهای مستحب ، دو برابر رکعات واجب ، یعنی 34 رکعت است ، بدین شرح :1
نافله نماز صبح ، دو رکعت ، قبل از نماز صبح .2
نافله نماز ظهر، هشت رکعت ، قبل از نماز ظهر.3
نافله نماز عصر، هشت رکعت ، قبل از نماز عصر.4
نافله نماز مغرب ، چهار رکعت ، بعد از نماز مغرب .5
نافله نماز عشاء، دو رکعت نشسته ، بعد از نماز عشاء.6
نافله شب ، یازده رکعت ، پیش از اذان صبح ، که هشت رکعت آن ((نافله شب )) نام دارد، دو رکعتش به نام ((شفع ))، و یک رکعت دیگرش به نام ((وتر)) است

 

وقت ادای نافله ظهر.


نافله ظهر پیش از نماز ظهر خوانده می شود و وقت آن از اول ظهر است تا موقعی که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا می شود به اندازه - آن شود؛ مثلا اگر درازای شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سایه ای که بعداز ظهر پیدا می شود به دو وجب رسید، آخر وقت نافله ظهر است.

توضیح المسائل، مسأله 768.

وقت ادای نافله عصر.


نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده می شود و وقت آن تا موقعی است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا می شود، به - آن برسد و چنانچه بخواهد نافله ظهر یا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، بهتر است نافله ظهر را بعد از نماز ظهر و نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند و بنابر احتیاط واجب نیّت ادا و قضا نکند.

 

وقت ادای نافله مغرب.


وقت نافله مغرب، بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتی که سرخی طرف مغرب - که بعد از غروب کردن آفتاب در آسمان پیدا می شود - از بین برود.

توضیح المسائل، مسأله.

وقت ادای نافله عشا.


وقت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا نصف شب است و بهتر است بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.

 

وقت ادای نماز شب.


وقت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود.

 

وقت ادای نافله صبح.


نافله صبح پیش از نماز صبح خوانده می شود و وقت آن بعد از گذشتن از نصف شب، به مقدار خواندن یازده رکعت نماز شب است؛ ولی احتیاط آن است که قبل از فجر اول نخوانند، مگر آنکه بعد از نافله شب بلافاصله بخوانند، که در این صورت مانعی ندارد.

نافله های شبانه روزی

نافله های شبانه روزی در غیر روز جمعه 34 رکعت است که از جمله آنها یازده رکعت "نافله شب" و دو رکعت "نافله صبح" و دو رکعت "نافله عشاء" می باشد که ثواب بسیار دارد.

نماز شب

مساله 348- نماز شب 11 رکعت است که بدین ترتیب خوانده می شود:

دو رکعت^ به نیت نافله شب.

دو رکعت^ به نیت نافله شب.

دو رکعت ^ به نیت نافله شب.

دو رکعت^ به نیت نافله شب.

دو رکعت^ به نیت نافله شفع.

یک رکعت^ به نیت نافله وتر.

وقت نماز شب

مساله 349- وقت نماز شب از نصف شب است تا اذان صبح و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود.

مساله 350- مسافر و کسی که برای او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند، می تواند آن را در اول شب بجا آورد.

نماز غفیله

مساله 351- یکی دیگر از نمازهای مستحبی، نماز "غفیله" است که بین نماز مغرب و عشا خوانده می شود.

کیفیت نماز غفیله

مساله 352- نماز غفیله دو رکعت است، که در رکعت اول، پس از حمد، باید این آیه خوانده شود:

"وذا النون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه فنادی فی الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین".

و در رکعت دوم، پس از حمد، این آیه خوانده می شود:

"و عنده مفاتح الغیب لایعلمها الا هو و یعلم ما فی البر و البحر و ما تسقط من ورقه الا یعلمها ولا حبه فی ظلمات الارض و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین".

و در قنوت آن، این دعا خوانده می شود:

"اللهم انی اسالک بمفاتح الغیب التی لا یعلمها الا انت ان تصلی علی محمد و آل محمد "و ان تفعل بی کذا و کذا" اللهم انت ولی نعمتی و القادر علی طلبتی تعلم حاجتی فاسالک بحق محمد و آل محمد علیه و علیهم السلام لما قضیتها لی".

.

 




برچسب ها : Shahdat  ,


      

گرامیداشت دومین سالگرد درگذشت شاعر بسیجی، مرحوم محمد رضا آقاسی بعد از ظهر امروز سه شنبه در مرکز فرهنگی سید الشهدا برگزار شد.

مراسم گرامیداشت دومین سالگرد درگذشت شاعر بسیجی مرحوم محمدرضا آقاسی، روز سه شنبه در مرکز فرهنگی سیدالشهدا برگزار خواهد شد.

به گزارش پایگاه خبری "مبارزین"، این مراسم که به همت مرکز فرهنگی میثاق و با همکاری موسسه فرهنگی و هنری شاهد برگزار می شود، حاج سعید قاسمی و حجه الاسلام سیدمحمد قائم مقامی، سخنرانی خواهند کرد.

مرحوم آغاسی شاعر و مثنوی ‌سرای اهل بیت  24 فروردین ماه سال 1338 در تهران و در خانواده‌ای مذهبی و شاعر متولد شد و  بامداد  روز سه شنبه سوم خرداد ماه ٨٤ در سن‌‌٤٦ ‌سالگی‌، به علت عارضه قلبی در مرکز تخصصی قلب تهران دار فانی را وداع گفت.

یاحسین

 




برچسب ها : Shahdat  ,


      
قال الامام علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام

مَنْ زارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام بِشَطِّ الْفُراتِ، کانَ کَمَنْ زارَ اللهَ فَوْقَ عَرْشِهِ.([1])
حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمود: هر مؤمنى که قبر امام حسین علیه السلام را کنار شطّ فرات )در کربلا( زیارت کند همانند کسى است که خداوند متعال را بر فراز عرش زیارت کرده باشد.
2- کَتَبَ (علیه السلام): أبْلِغْ شیعَتى: إنَّ زِیارَتى تَعْدِلُ عِنْدَاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ ألْفَ حَجَّة، فَقُلْتُ لاِبى جَعْفَر (علیه السلام): ألْفُ حَجَّة؟!
قالَ: إى وَاللهُ، وَ ألْفُ ألْفِ حَجَّة، لِمَنْ زارَهُ عارِفاً بِحَقِّهِ.([2])
حضرت به یکى از دوستانش نوشت: به دیگر دوستان و علاقمندان ما بگو: ثواب زیارت ـ قبر ـ من معادل است با یک هزار حجّ.
راوى گوید: به امام جواد (علیه السلام) عرض کردم: هزار حجّ براى ثواب زیارت پدرت مى باشد؟!
فرمود: بلى، هر که پدرم را با معرفت در حقّش زیارت نماید، هزار هزار ـ یعنى یک میلیون ـ حجّ ثواب زیارتش مى باشد.
3- قالَ (علیه السلام): أوَّلُ ما یُحاسَبُ الْعَبْدُ عَلَیْهِ، الصَّلاةُ فَإنْ صَحَّتْ لَهُ الصَّلاةُ صَحَّ ماسِواها، وَ إنْ رُدَّتْ رُدَّ ماسِواها.([3])
فرمود: اوّلین عملى که از انسان مورد محاسبه و بررسى قرار مى گیرد نماز است، چنانچه صحیح و مقبول واقع شود، بقیه اعمال و عبادات نیز قبول مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.
4- قالَ (علیه السلام): لِلصَّلاةِ أرْبَعَةُ آلاف باب.([4])
فرمود: نماز داراى چهار هزار در (جزء و شرط) مى باشد.
5- قالَ (علیه السلام): الصَّلاةُ قُرْبانُ کُلِّ تَقىّ.([5])
فرمود: نماز، هر شخص باتقوا و پرهیزکارى را - به خداوند متعال - نزدیک کننده است.
6- قالَ (علیه السلام): یُؤْخَذُ الْغُلامُ بِالصَّلاةِ وَ هُوَ ابْنُ سَبْعِ سِنینَ.([6])
فرمود: پسران باید در سنین هفت سالگى به نماز وادار شوند.
7- قالَ (علیه السلام): فَرَضَ اللهُ عَلَى النِّساءِ فِى الْوُضُوءِ أنْ تَبْدَءَ الْمَرْئَةُ بِباطِنِ ذِراعِها وَ الرَّجُلُ بِظاهِرِ الذِّراعِ.([7])
فرمود: خداوند در وضو بر زنان لازم دانسته است که از جلوى آرنج دست، آب بریزند و مردان از پشت آرنج. (این عمل از نظر فتواى مراجع تقلید مستحبّ مى باشد).
8- قالَ (علیه السلام): رَحِمَ اللهُ عَبْداً أحْیى أمْرَنا، قیلَ: کَیْفَ یُحْیى أمْرَکُمْ؟
وَ قالَ (علیه السلام) : یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا وَیُعَلِّمُها النّاسَ.([8])
فرمود: رحمت خدا بر کسى باد که أمر ما را زنده نماید، سؤال شد: چگونه؟ حضرت پاسخ داد: علوم ما را فرا گیرد و به دیگران بیاموزد.
9- قالَ (علیه السلام): لَتَأمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ، وَلَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ، اَوْلَیَسْتَعْمِلَنَّ عَلَیْکُمْ شِرارُکُمْ، فَیَدْعُو خِیارُکُمْ فَلا یُسْتَجابُ لَهُمْ.([9])
فرمود: باید هر یک از شماها امر به معروف و نهى از منکر نمائید، وگرنه شرورترین افراد بر شما تسلّط یافته و آنچه که خوبانِ شما، دعا و نفرین کنند مستجاب نخواهد شد.
10- قالَ (علیه السلام): مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلى مایُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ، فَلْیَکْثُرْ مِنْ الصَّلوةِ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ، فَإنَّها تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً.([10])
فرمود: کسى که توان جبران گناهانش را ندارد، زیاد بر حضرت محمّد و اهل بیتش(علیهم السلام)صلوات و درود فرستد، که همانا گناهانش ـ اگر حقّ الناس نباشد ـ محو و نابود گردد.
11- قالَ (علیه السلام): الصَّلوةُ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ تَعْدِلُ عِنْدَاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ التَّسْبیحَ وَالتَّهْلیلَ وَالتَّکْبیرَ.([11] )
فرمود: فرستادن صلوات و تحیّت بر حضرت محمّد و اهل بیت آن حضرت (علیهم السلام) در پیشگاه خداوند متعال، پاداش گفتن «سبحان الله، لا إله إلاّ الله، الله اکبر» را دارد.
12- قالَ (علیه السلام): لَوْخَلَتِ الاْرْض طَرْفَةَ عَیْن مِنْ حُجَّة لَساخَتْ بِأهْلِها.([12])
فرمود: چنانچه زمین لحظه اى خالى از حجّت خداوند باشد، اهل خود را در خود فرو مى برد.
13- قالَ (علیه السلام): عَلَیْکُمْ بِسِلاحِ الاْنْبیاءِ، فَقیلَ لَهُ: وَ ما سِلاحُ الاْنْبِیاءِ؟ یَا ابْنَ رَسُولِ الله! فَقالَ (علیه السلام): الدُّعاءُ.([13])
فرمود: بر شما باد به کارگیرى سلاح پیامبران، به حضرت گفته شد: سلاح پیغمبران(علیهم السلام)چیست؟
در جواب فرمود: توجّه به خداوند متعال; و دعا کردن و از او کمک خواستن مى باشد.
14- قالَ (علیه السلام): صاحِبُ النِّعْمَةِ یَجِبُ عَلَیْهِ التَّوْسِعَةُ عَلى عَیالِهِ.([14])
فرمود: هر که به هر مقدارى که در توانش مى باشد، باید براى اهل منزل خود انفاق و خرج کند.
15- قالَ (علیه السلام): المَرَضُ لِلْمُؤْمِنِ تَطْهیرٌ وَ رَحْمَةٌ وَلِلْکافِرِ تَعْذیبٌ وَ لَعْنَةٌ، وَ إنَّ الْمَرَضَ لا یَزالُ بِالْمُؤْمِنِ حَتّى لا یَکُونَ عَلَیْهِ ذَنْبٌ.([15])
فرمود: مریضى، براى مؤمن سبب رحمت و آمرزش گناهانش مى باشد و براى کافر عذاب و لعنت خواهد بود.
سپس افزود: مریضى، همیشه همراه مؤمن است تا آن که از گناهانش چیزى باقى نماند و پس از مرگ آسوده و راحت باشد.
16- قالَ (علیه السلام): إذَا اکْتَهَلَ الرَّجُلُ فَلا یَدَعْ أنْ یَأکُلَ بِاللَّیْلِ شَیْئاً، فَإنَّهُ أهْدَءُ لِنَوْمِهِ، وَ أطْیَبُ لِلنَّکْهَةِ.([16])
فرمود: وقتى که مرد به مرحله پیرى و کهولت سنّ برسد، حتماً هنگام شب ـ قبل از خوابیدن ـ مقدارى غذا تناول کند که براى آسودگى خواب مفید است، همچنین براى هم خوابى و زناشوئى سودمند خواهد بود.
17- قالَ (علیه السلام): إنَّما یُرادُ مِنَ الاْمامِ قِسْطُهُ وَ عَدْلُهُ، إذا قالَ صَدَقَ، وَ إذا حَکَمَ عَدَلَ، وَ إذا وَعَدَ أنْجَزَ.([17])
فرمود: همانا از امام و راهنماى جامعه، مساوات و عدالت خواسته شده است که در سخنان صادق، در قضاوت ها عادل و نسبت به وعده هایش وفا نماید.
18- قالَ (علیه السلام): لا یُجْمَعُ الْمالُ إلاّ بِخَمْسِ خِصال: بِبُخْل شَدید، وَ أمَل طَویل، وَ حِرص غالِب، وَ قَطیعَةِ الرَّحِمِ، وَ إیثارِ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَةِ.([18])
فرمود: ثروت، انباشته نمى گردد مگر با یکى از پنج خصلت:
بخیل بودن، آرزوى طول و دراز داشتن، حریص بر دنیا بودن، قطع صله رحم کردن، آخرت را فداى دنیا کردن.
19- قالَ (علیه السلام): لَوْ أنَّ النّاسَ قَصَّرَوا فِى الطَّعامِ، لاَسْتَقامَتْ أبْدانُهُمْ.([19])
فرمود: چنانچه مردم خوراک خویش را کم کنند و پرخورى ننمایند، بدن هاى آن ها دچار امراض مختلف نمى شود.
20- قالَ (علیه السلام): مَنْ خَرَجَ فى حاجَة وَ مَسَحَ وَجْهَهُ بِماءِالْوَرْدِ لَمْ یَرْهَقْ وَجْهُهُ قَتَرٌ وَلا ذِلَّةٌ.([20])
فرمود: هرکس هنگام خروج از منزل براى حوایج زندگى خود، صورت خویش را با گلاب خوشبو و معطّر نماید، دچار ذلّت و خوارى نخواهد شد.
21- قالَ (علیه السلام): إنَّ فِى الْهِنْدِباءِ شِفاءٌ مِنْ ألْفِ داء، ما مِنْ داء فى جَوْفِ الاْنْسانِ إلاّ قَمَعهُ الْهِنْدِباءُ.([21])
فرمود: گیاه کاسنى شفاى هزار نوع درد و مرض است، کاسنى هر نوع مرضى را در درون انسان ریشه کن مى نماید.
22- قالَ (علیه السلام): السَّخیُّ یَأکُلُ طَعامَ النّاسِ لِیَأکُلُوا مِنْ طَعامِهِ، وَالْبَخیلُ لا یَأکُلُ طَعامَ النّاسِ لِکَیْلا یَأکُلُوا مِنْ طَعامِهِ.([22])
فرمود: افراد سخاوتمند از خوراک دیگران استفاده مى کنند تا دیگران هم از امکانات ایشان بهره گیرند و استفاده کنند; ولیکن افراد بخیل از غذاى دیگران نمى خورند تا آن ها هم از غذاى ایشان نخورند.
23- قالَ (علیه السلام): شیعَتُنا المُسَّلِمُونَ لاِمْرِنا، الْآخِذُونَ بِقَوْلِنا، الْمُخالِفُونَ لاِعْدائِنا، فَمَنْ لَمْ یَکُنْ کَذلِکَ فَلَیْسَ مِنّا.([23])
فرمود: شیعیان ما کسانى هستند که تسلیم امر و نهى ما باشند، گفتار ما را سرلوحه زندگى ـ در عمل و گفتار ـ خود قرار دهند، مخالف دشمنان ما باشند و هر که چنین نباشد از ما نیست.
24- قالَ (علیه السلام) مَنْ تَذَکَّرَ مُصابَنا، فَبَکى وَ أبْکى لَمْ تَبْکِ عَیْنُهُ یَوْمَ تَبْکِى الْعُیُونُ، وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحْیى فیهِ أمْرُنا لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.([24] )
فرمود: هر که مصائب ما ـ اهل بیت عصمت و طهارت ـ را یادآور شود و گریه کند یا دیگرى را بگریاند، روزى که همه گریان باشند او نخواهد گریست، و هر که در مجلسى بنشیند که علوم و فضائل ما گفته شود همیشه زنده دل خواهد بود.
25- قالَ (علیه السلام): الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعینَ حَسَنَة، وَ الْمُذیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ، وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ.([25])
فرمود: انجام دادن حسنه و کار نیک به صورت مخفى، معادل هفتاد حسنه است; و آشکار ساختن گناه و خطا موجب خوارى و پستى مى گردد و پوشاندن و آشکار نکردن خطا و گناه موجب آمرزش آن خواهد بود.
26- أنَّهُ سُئِلَ مَا الْعَقْلُ؟ فَقالَ (علیه السلام): التَّجَرُّعُ لِلْغُصَّةِ، وَ مُداهَنَةُ الاْعْداءِ، وَ مُداراةُ الاْصْدِقاءِ.([26]

از امام رضا(علیه السلام) سؤال شد که عقل و هوشیارى چگونه است؟
حضرت در جواب فرمود: تحمّل مشکلات و ناملایمات، زیرک بودن و حرکات دشمن را زیر نظر داشتن، مدارا کردن با دوستان مى باشد - که اختلاف نظرها سبب فتنه و آشوب نشود -.
27- قالَ (علیه السلام): مابَعَثَ اللهُ نَبیّاً إلاّ بِتَحْریمِ الْخَمْرِ، وَ أنْ یُقِرَّ بِأنَّ اللهَ یَفْعَلُ ما یَشاءُ.([1])
فرمود: خداوند هیچ پیغمبرى را نفرستاده مگر آن که در شریعت او شراب و مُسکرات حرام بوده است، همچنین هر یک از پیامبران معتقد بودند که خداوند هر آنچه را اراده کند انجام مى دهد.
28- قالَ (علیه السلام): لا تَتْرُکُوا الطّیبَ فى کُلِّ یَوْم، فَإنْ لَمْ تَقْدِرُوا فَیَوْمٌ وَ یَوْمٌ، فَإنْ لَمْ تَقْدِرُوا فَفى کُلِّ جُمْعَة.([2])
فرمود: سعى نمائید هر روز، از عطر استفاده نمائید و اگر نتوانستید یک روز در میان، و اگر نتوانستید پس هر جمعه خود را معطّر و خوشبو گردانید (با رعایت شرائط زمان و مکان).
29- قالَ (علیه السلام): إذا کَذِبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ، وَ إذا جارَالسُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَةِ، وَ إذا حُبِسَتِ الزَّکاةُ ماتَتِ الْمَواشى.([3])
فرمود: هرگاه والیان و مسئولان حکومت دروغ گویند باران نمى بارد، و اگر رئیس حکومت، ظلم و ستم نماید پایه هاى حکومتش سست و ضعیف مى گردد; و چنانچه مردم زکات ـ و خمس مالشان را ـ نپردازند چهارپایان مى میرند.
30- قالَ (علیه السلام): الْمَلائِکَةُ تُقَسِّمُ أرْزاقَ بَنى آدَمِ ما بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إلى طُلُوعِ الشَّمْسِ، فَمَنْ نامَ فیما بَیْنَهُما نامَ عَنْ رِزْقِهِ.([4])
فرمود: ما بین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید ملائکه الهى ارزاق انسان ها را سهمیه بندى مى نمایند، هرکس در این زمان بخوابد غافل و محروم خواهد شد.
31- قالَ (علیه السلام): مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِن فَرَّجَ اللهُ قَلْبَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ.([5])
فرمود: هرکس مشکلى از مؤمنى را بر طرف نماید و او را خوشحال سازد، خداوند او را در روز قیامت خوشحال و راضى مى گرداند.
32- قالَ (علیه السلام): إنّا لَنَعْرِفُ الرَّجُلَ إذا رَأیْناهُ بِحَقیقَةِ الإیمانِ وَ بِحَقیقَةِ النِّفاقِ.([6])
فرمود: همانا ما اهل بیت عصمت و طهارت چنانچه شخصى را بنگریم، ایمان و اعتقاد او را مى شناسیم که اعتقادات درونى و افکار او چگونه است.
33- قالَ (علیه السلام): لا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً إلاّ أنْ یَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال: سُنَّةٌ مِنَ اللهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبیِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلیّهِ، أمَّا السَّنَّةُ مِنَ اللهِ فَکِتْمانُ السِّرِّ، أمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ مُداراةُ النّاسِ، اَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلیِّهِ فَالصَّبْرُ عَلَى النائِبَةِ.([7])
فرمود: مؤمن، حقیقت ایمان را درک نمى کند مگر آن که 3 خصلت را دارا باشد:
خصلتى از خداوند، که کتمان اسرار افراد باشد، خصلتى از پیغمبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) که مدارا کردن با مردم باشد، خصلتى از ولىّ خدا که صبر و شکیبائى در مقابل شدائد و سختى ها را داشته باشد.
34- قالَ (علیه السلام): إنَّ الصَّمْتَ بابٌ مِنْ أبْوابِ الْحِکْمَةِ، یَکْسِبُ الْمَحَبَّةَ، إنَّهُ دَلیلٌ عَلى کُلِّ خَیْر.([8])
فرمود: همانا سکوت و خاموشى راهى از راه هاى حکمت است، سکوت موجب محبّت و علاقه مى گردد، سکوت راهنمائى براى کسب خیرات مى باشد.
35- قالَ (علیه السلام): مِنَ السُّنَّةِ التَّزْویجُ بِاللَّیْلِ، لاِنَّ اللهَ جَعَلَ اللَّیْلَ سَکَناً، وَالنِّساءُ إنَّماهُنَّ سَکَنٌ.([9])
فرمود: بهترین وقت براى تزویج و زناشوئى شب است که خداوند متعال شب را وسیله آرامش و سکون قرار داده، همچنین زنان آرام بخش و تسکین دهنده مى باشند.
36- قالَ (علیه السلام):ما مِنْ عَبْد زارَ قَبْرَ مُؤْمِن، فَقَرَأ عَلَیْهِ «إنّا أنْزَلْناهُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ» سَبْعَ مَرّات، إلاّ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَلِصاحِبِ الْقَبْرِ.([10])
فرمود: هر بنده اى از بندگان خداوند بر قبر مؤمنى جهت زیارت حضور یابد و هفت مرتبه سوره مبارکه ـ إنّا أنزلناه ـ را بخواند، خداوند متعال گناهان او و صاحب قبر را مورد بخشش و آمرزش قرار مى دهد.
37- قالَ (علیه السلام): الاْخُ الاْکْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الاْبِ.([11])
فرمود: برادر بزرگ جانشین و جایگزین پدر خواهد بود.
38- قالَ (علیه السلام): انَّما تَغْضَبُ للهِِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَلا تَغْضَبْ لَهُ بِأکْثَرَ مِمّا غَضِبَ عَلى نَفْسِهِ.([12])
فرمود: چنانچه در موردى خواستى غضب کنى و براى خدا برخورد نمائى، پس متوجّه باش که غضب و خشم خود را در جهت و محدوده رضایت و خوشنودى خداوند، اِعمال کن.
39- قالَ (علیه السلام): خَیْرُ الاْعْمالِ الْحَرْثُ، تَزْرَعُهُ، فَیَأکُلُ مِنْهُ الْبِرُّ وَ الْفاجِرُ، أمَّا الْبِرُّ فَما أکَلَ مِنْ شَیْىء إسْتَغْفَرَ لَکَ، وَ أمَّا الْفاجِرُ فَما أکَلَ مِنْهُ مِنْ شَیْىء لَعَنَهُ، وَ یَأکُلُ مِنهُ الْبَهائِمُ وَ الطَّیْرُ.([13])
فرمود: بهترین کارها، شغل کشاورزى است، چون که در نتیجه کشت و تلاش، همه انسان هاى خوب و بد از آن استفاده مى کنند.
امّا استفاده خوبان سبب آمرزش گناهان مى باشد، ولى استفاده افراد فاسد و فاسق موجب لعن ایشان خواهد شد، همچنین تمام پرنده ها و چرندگان از تلاش و نتیجه کشت بهره مند خواهند شد.
40- قالَ (علیه السلام): مَنْ تَرَکَ السَّعْیَ فى حَوائِجِهِ یَوْمَ عاشُوراء، قَضَى اللهُ لَهُ حَوائجَ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ، وَ قَرَّتْ بِنا فِى الْجِنانِ عَیْنُهُ.([14])
فرمود: هرکس روز عاشوراى امام حسین (علیه السلام)، دنبال کسب و کار نرود (و مشغول عزادارى و حزن و اندوه گردد)، خداوند متعال خواسته ها و حوائج دنیا و آخرت او را برآورده مى نماید; و در بهشت چشمش به دیدار ما - اهل بیت - روشن مى گردد.
******************************
منابع


[1] - مستدرک الوسائل: ج 10، ص 250، ح 38.
[2] - مستدرک الوسائل: ج 10، ص 359، ح 2.
[3] - مستدرک الوسائل: ج 3، ص 25، ح 4.
[4] - تهذیب الأحکام: ج 2، ص 242، ح 957.
[5] - وسائل الشّیعة: ج 4، ص 43، ح 4469.
[6] - وسائل الشّیعة: ج 21، ص 460، ح 27580.
[7] - وسائل الشّیعة: ج 1، ص 467، ح 1238.
[8] - بحارالأنوار: ج 2، ص 30، ح 13.
[9] - الدّرّة الباهرة: ص 38، س 3، بحار: ج 75، ص 354، ح 10.
[10] - جامع الأخبار ص 59، بحارالأنوار: ج 91، ص 47، ح 2.
[11] - أمالى شیخ صدوق ص 68، بحارالأنوار: ج 91، ص 47، ضمن ح 2.
[12] - علل الشّرایع: ص 198، ح 21.
[13] - بصائرالدّرجات: جزء 6، ص 308، باب 8، ح 5.
[14] - وسائل الشّیعة: ج 21، ص 540، ح 27807.
[15] - بحارالأنوار: ج 78، ص 183، ح 35، ثواب الأعمال: ص 175.
[16] - محاسن برقى: ص 422، ح 208.
[17] - الدّرّة الباهرة: ص 37، س 13، بحار: ج 75، ص 354، س 5.
[18] - وسائل الشّیعة: ج 21، ص 561، ح 27873.
[19] - مستدرک الوسائل: ج 2، ص 155، ح 30.
[20] - مصادقة الإخوان شیخ صدوق: ص 52، ح 1.
[21] - وسائل الشّیعة: ج 25، ص 183، ح 31693.
[22] - مستدرک الوسائل: ج 15، ص 358، ح 8.
[23] - جامع أحادیث الشّیعة: ج 1، ص 171، ح 234، بحار: ج 65، ص 167، ح 24.
[24] - وسائل الشّیعة: ج 14، ص 502، ح 19693.
[25] - وسائل الشّیعة: ج 16، ص 63، ح 20990.
[26] - أمالى شیخ صدوق: ص 233، ح 17.
[27] - بحارالأنوار: ج 4، ص 97، ح 3.
[28] - مستدرک الوسائل: ج 6، ص 49، ح 6.
[29] - أمالى شیخ طوسى: ص 82، مستدرک الوسائل: ج 6، ص 188، ح 1.
[30] - وسائل الشّیعة: ج 6، ص 497، ح 6533.
[31] - اصول کافى: ج 2، ص 160، ح 4، وسائل الشّیعة: ج 16، ص 372، ح 6.
[32] - إعلام الورى: ج 2، ص 70، بصائرالدّرجات: جزء 8، ص 308، ح 5.
[33] - بحارالأنوار: ج 75، ص 334، ح 1، مستدرک الوسائل: ج 9، ص 37، ح 10138.
[34] - مستدرک الوسائل: ج 9، ص 16، ح 10073
[35] - وسائل الشّیعة: ج 3، ص 91، ح 22040.
[36] - من لا یحضره الفقیه: ج 1، ص 115، ح 541، وسائل الشیعة: ج 3، ص 227، ح 3479.
[37] - وسائل الشّیعة: ج 20، ص 283، ح 25636.
[38] - عیون أخبارالرّضا(علیه السلام): ج 1، ص 292، ح 44.
[39] - الکافى: ج 5، ص 260، ح 5.
[40] - عیون أخبارالرّضا(علیه السلام): ج 1، ص 299، ح 57


برچسب ها : Shahdat  ,


      
درفش کاویان» (Derafsh-e Kavian) نام پرچم افسانه‌ای سلطنتی ساسانیان است. در شاهنامه‌ی فردوسی (ویراسته‌ی خالقی‌مطلق، ص 70-66، بیت 184 به بعد) چنین آمده است که «کاوه‌ی آهنگر» در زمان شورش علیه «ضحاک» ستمگر، پیش‌بند چرمی‌اش را [به نشانه‌ی قیام و اعتراض] به شکل یک پرچم، بر نیزه‌ای چوبین آویخت. در نتیجه‌ی این شورش، پادشاهی ایران به «فریدون»، شاهزاده‌ای از خاندان کهن سلطنتی منتقل شد و او نیز پیش‌بند یاد شده را با طلا و زربافه و سنگ‌های گران‌بها و شرابه‌های سرخ، زرد (یا آبی) و بنفش بیاراست و آن را «درفش کاویان» “= پرچم کی(ها)” (یعنی: Kaviها = شاهان) یا “= پرچم کاوه” نام نهاد. هر یک از شاهان آینده نیز گوهرهایی بدان افزودند، آن گونه که درفش، در شب، بسان خورشیدی می‌درخشید.
در منابع کهن اسلامی، این داستان به شیوه‌های گوناگونی، مفصلاً شرح داده شده است. برپایه‌ی داده‌های مورخان سده‌ی دهم میلادی، طبری (ج1، ص 5-2174) و مسعودی (مروج الذهب، ویراسته‌ی Pellat، ج3، ص 51)، درفش کاویان از پوست «پلنگ» ساخته شده و ابعاد آن 8 در 12 ذراع، یعنی حدود 5 در 5/7 متر بود. «خوارزمی» منابعی را ذکر کرده که به موجب آن‌ها، درفش یاد شده، از پوست خرس یا شیر بود (مفاتیح العلوم، ص 115؛ بسنجید با: مقدسی، البدء و التاریخ، ج3، ص 142: پوست بز یا شیر). در سده‌ی چهاردهم میلادی «ابن خلدون» (المقدمه، ج3، ص9-168) گزارش داده است که این پرچم، «مربعی سحرآمیز داشت که داخل آن با یک‌صد رشته‌ی طلایی بافته شده بود»، بدین باور که سپاه حامل پرچمی با چنین مربعی، هرگز در جنگ شکست نمی‌خورد.
این پرچم گاهی نیز «درفش جمشید»، «درفش فریدون» (شاهنامه، چاپ مسکو، ج1، ص202، بیت 1007؛ ج6، ص113، بیت 704)، و «درفش کی‌ای» “= پرچم شاهانه” (شاهنامه، ویراسته‌ی خالقی‌مطلق، ج1، ص147، بیت 939؛ بسنجید با: ثعالبی، غررالسیر، ص 8-30) خوانده شده است.
برپایه‌ی گزارش شاهنامه، هنگامی که سپاه فراخوانده و آماده‌ی نبرد می‌شد، درفش کاویان را پنج موبد از محل نگه‌داری‌اش بیرون می‌آوردند، و آن را در حین لشکرکشی، شاه یا فرمانده سپاه حمل می‌کرد. از این پرچم بیش‌تر با صفات «همایون» و «خجسته» یاد شده است (شاهنامه، ج1، ص 118، بیت 656؛ ج5، ص102، بیت 294). در نبردها، درفش کاویان برای نیروبخشی و روحیه‌دهی به سربازان به کار برده می‌شد (شاهنامه، چاپ مسکو، ج3، ص42، بیت 621؛ بسنجید با: ج3، ص 173، بیت 2654؛ ج4، ص8-97، بیت 1348 به بعد و 1389، ص140، بیت 386، ص147، بیت 498 به بعد؛ ج5، ص207، بیت 2094 و…؛ طبری، ج1، ص609؛ بسنجید با: Procopius, Persian Wars 1.15).
از درفش کاویان در اوستا یا منابع هخامنشی و پارتی مستقیماً یادی نشده است، اما چند تن از دانشمندان معتقد بوده‌اند که این پرچم در بخش آسیب دیده‌ی موزاییک‌ اسکندر در پمپی (Pompeii) که موضوع آن چیرگی اسکندر بر داریوش سوم در جنگ ایسوس است، ترسیم شده است. هر چند گزنفون (Anabasis 1.10.12) اشاره کرده است که پرچم هخامنشیان، عقابی طلایی نقش شده بر سپری بود که بر بالای نیزه‌ای حمل می‌شد. آرتور کریستنسن (A. Christensen) درفش کاویان را به عنوان پرچم سلطنتی ساسانیان پذیرفت و استدلال کرد که اسطوره‌ی کاوه با توجه به شهرت خاندان «کارن» (Karen) که تبارش را تا «قارن» (Qaren) پسر «کاوه» پی‌گرفته بود، در دوران ساسانیان تکوین یافته است. استیگ ویکندر (S. Wikander) با این دیدگاه موافق بود اما استدلال کرد که این درفش را نه کوی‌های (Kavi) گاهان اوستا، بل که هشت کوی یشت‌های اوستا و Mairyo (= گروه مردان جنگ‌جوی عصر اوستایی؛ به ایرانی میانه: Merag، در ودا: Marya) ها اختیار کرده بودند. وی همچنین استدلال کرد که درفش کاویان در دوران پارتی (اشکانیان) پرچم ملی ایران شده بود.
در جنگ قادسیه (حدود 16ق/ 637 م.) که سپاه ساسانی در مقابل هجوم اعراب شکست خورد، این پرچم به دست «ضرار بن خطاب» افتاد. وی آن را در برابر سی هزار دینار فروخت در حالی که بهای واقعی آن یک میلیون و دویست هزار یا حتا دو میلیون دینار گفته شده است (طبری، ج1، ص2337؛ ابن اثیر، ج2، ص482). پس از برداشتن گوهرهای درفش کاویان، به فرمان خلیفه عمر، آن را سوزاندند (تاریخی بلعمی، ویراسته‌ی بهار، ص148). *

* Dj. Khaleghi-Motlagh, “Derafsh-e Kavian”: Encyclopaedia Iranica, vol. 7, Costa Mesa


برچسب ها : Shahdat  ,


      


پیامهای عمومی ارسال شده

+ آگهی مناقصه فروش از سوی سازمان انرژی اتمی : سانترفیوژ دانه ای 20 هزار تومان به عنوان آهن قرازه عایدات این فروش در تامین گوشت و مرغ و پنیر به عنوان اولین شیرینی از سوی دولت تدبیر و امید هزینه خواهد شد امضاء شیخ حسن کلید ساز



+ عازم سفر حج ام و محتام حلالیت شما...



+ قابل توجه کاندیداتورهای محترم مجلس نهم / فرازی از وصیت شهید......



+ تعداد کشتگان سپاه عمرسعد



+ فلاکت سیاسی



+ تصاویر زننده از زنان خیابانی در تهران



+ درد و دل بنی فاطمه در شب شهادت امام جواد با دانشجویان



+ http://www.swar.ir/



+ خدایی خدا غریبه



+ فواید نماز شب