توی این دیار بیرنگی 

میون دلای سنگی

نصیب ماها دلتنگی 

نصیب شما پرواز

ولی هنوز هم برا شهادت یه معبری باز

نسیم شلمچه میبره دل و تا خدا

 طلائیه دار هنوز هم بوی شهداء

میدونم شب غمها سحر میشه

دلامون صاحب بال و پر میشه

تو هئیت به خدا ذکر یا حسین

برامون توشیه این سفر میشه

حسین حسین سید الشهداء

زمینی و خاکی صالح

ولی دلیل و آزاده

دلم به پاتون افتاده 

آخه شبیه دریاید

میدونه خدا که ای شهداء فاتح دلاهاید

امیر دلاتون

پهلون دریادل

رو قمقمه هاتون

اسم یا ابوفاضله

میمونه دل من زیر دینتون

فدای اون همه شور و شینتون

می پیچه میون سنگرای عشق

هنوزم نوای یاحسن تون

حسین حسین سید الشهداء

توی این روزگار غربت

تو عصر فراق و غیبت

ایشاالله با نور حضرت

پاینده میمونه رهبر

اون رهبری که

داره اعلم ولایت حیدر

با نام خمینی

با یاد پیر جماران

همیشه سرافراز

میمونه شیعه تو جهان

تا وقتی دلامون با ولایت

مسیر زندگیمون شهادت

نداریم

از کسی ترس و واهمه

به والها

آرزومون شهادت 

حسین حسین سید الشهداء

گلای یاس تو گلدون

طراوت صبح و بارون

با یاکریمای ایون

دارن نوای خوش عهدی

میدن بشارت

که به زودی زود میاد آقام مهدی

کسی که به راهش چشم دل داره همیشه

با کوشه نگاهش

صاحب زمونی میشه

میدونم یه روزی از همین روزاست

تو دستش ذوالفقار شیر خداست

میاد با اعلم شاه علقمه

رو دوشش پرچم سرخ کربلاست 

حسین حسین سید الشهداء

عشق در لغت عرب نام گیاهی است که به طور کامل گرداگرد درختی میپیچد ونمیتوان آن را از درخت جدا کرد به طوری که اگر بر این کار مسمم شدید باید گیاه عشق را قطع کرد تا خشک شود وبعد از درخت جدایش کنید.حال با توجه به این حالت گیاه نام مبارک آن را برنوعی از روحیات انسانی قرار داده اند که آن روحیه را حتی نمیتوان با تعاریفات فراوان و دقیق به مخاطب فهماند به طور کلی یک موضوعی است که بر خلاف موضوعات دیگر باید اول درک شود سپس مورد بررسی قرار گیرد وتا درک آن صورت نگیرد شناخت آن حاصل نخواهد شد .  

  منم حرف دلمو توی شعرنا قابل براتون میگم .      

خوشم اگر که حقیرم حقیر خوبانم

                                                            اگر چه بنده اسیرم اسیر خوبانم

تمام راحتی جان فقط به فکر شماست

                                                           شکسته جام دل از عشق تیر خوبانم

برام خیلی دعا کنید امروز واقعا دل تنگم .

همیشه از نگاه تو با تو عبور می کنم
از اینکه عاشق توام حس غرور می کنم
دوباره با سلام تو تازه تازه می شوم
با نفس ساده تو غرق ترانه می شوم
با تو ستاره می شوم ,با تو ستاره می شوم

از سایه های ملتهب همیشه می گریختم
با رفتن تو هر نفس بغض دوباره می شوم
ناجی شام شوکران با دل عاشقم بمان
به حرمت حضور تو چون تو یگانه می شوم

خانه به خانه دیدمت همچو فسانه دیدمت
با تو ستاره می شوم ,با تو ستاره می شوم

چه کنم دست خودم نیست که یادت نکنم

سر نهم روی زمین فکر به جایی نکنم

نوکر روی غلامان تو ام زیبا رو

تا که دستور نکردی من جسارت نکنم

من تو را بینم و باشی به کنارم ای جان

مشکل است در برت هی جان به فدایت نکنم

عمر و هستی همه از آن تو باشد یارا

پستی است گر بر عمرم که سراغت نکنم

منتی باشد اگر رو بکنی بر دل من

گر زمین خورد دل من جای شکایت نکنم

فکر فر زانه ای ووصل شما خوش باشد

هوس دوری از یار شها من نکنم

جان من در گرو فکر تو باشد جانا

من به غفلت ز شما پس طلب آن نکنم

در فراقت همگان روی به مردن آرند

من که امید به وصلت فکر مردن نکنم