رمز رمضان
بار دیگر نسیمی خوش از دور بر مشام می رسد و آواز و ترنم زیبای بهاری بانگ دعای افطار وسحر گوشها را می نوازد و شور و شوقی در محیط ایجاد شده است. دید و بازدیدهای خانوادگی و همسایگان و بر پائی سفره های افطار و آشتی کنان خیلی ها که با هم قهر بودند و برقراری مودت و دوستی بین روزه داران تنها بخشی از نعمات بی کران الهی در فرا رسیدن این ماه پر برکت است که صدای قدوم دل نشینش چنان روح را می نوازد که گوئی انسان تازه متولد شده یا اینکه جهان رنگی نو به خود گرفته است *
براستی چه رمز ورازی در حصول این ماه عظیم نهفته است که اینچنین شادابی در هر کوی و برزنی مشاهده می شود ماهی که ظاهرش چیزی جز گرسنگی و تشنگی و ضعف در بر ندارد و درآمد آن نیز خستگی و کوفتگی را سوغات خواهد آورد . اما یک نیروئی وجود دارد که انسان این تشنگی و گرسنگی را به جان میخرد و همچون صیادی دل به دریا زده تا صیدی گرانقیمت از دریای بیکران نصیبش شود
وقتی انسان در طول یک سال چنان زندگی کند که یدک روحانی و جسمانی او متاعی ارزشمندرابدنبال ندارد و کوله بار عمل وی او را بسوی سعادت رهنمون نسازد حال که چنین موهبتی نصیب او میشود چنان مسرور سر زنده خواهد بود که ترنم نغمه های رمضان را به هیچ قیمتی از دست نخواهد داد و رمض و سوز جسم و صیقل روح را به جان و دل می خرد تا راه سعادت را بیابد *
رمضان ماه آشتی با خود است ماه خود یابی و خود شناسی و خود باوری و درک وجود هستی و وظیفه ای که انسان در برابر جهان هستی و خالق کائنات دارد پس چگونه میشود که انسان راه نجات را بیابد وبه آن چنگ نزند و سراسیمه متصل به آن نشود وقتی که نام رمضان می آید به یکباره توجه انسان به پیرامون و نقش خود در آن را در پیش رو می بیند و آنچه که می باید بود و الان خود را در آن مقام نمی بیند و حال این امتیاز و موقعیت برایش فراهم شده است تا در سودای دنیا ضررهای خود را در معامله با خدا به منفعت برساند
ماه رمضان درهای رحمت حق باز است و هیچ کس را عتاب و خطاب نمیکند و ماموران عذاب الهی نیز ابزار کار خود بر زمین نهاده اند وگوش بفرمان حق تا خطای انسان را با قدرت ستار العیوبی خدا لا پوشانی کنند اما به شرط اینکه انسان خود طالب این سوداگری باشد
برای مثال: دیده اید در مجلسی بزرگ تعدای افراد می آیند که کسی آنها را نمی شناسد و برخی دیگر که کسی کاری به آنها ندارد. نه مورد مواخذه قرار می گیرند و نه در جمع دعوت میشوند اما برخی از همین ناشناسان بخودی خود وارد معرکه شده و با معرفی خود در میان جمع جایگاهی پیدا میکنند *
ماه رمضان نیز اینگونه است مجلسی بر پاست و سفره ای برقرار و هر آن کس که خواست خود را وارد این مهمانی میکند و اگر هم نرفت کسی جز او ضرر نخواهد کرد *
سوال ایجاست که چرا با سوختن و جریمه جسمانی باز دلخوش به این ماه هستیم .جواب آسانی دارد .مگر هدف از خلقت چیزی جز عبادت پروردگار و رسیدن به کمال بودوهست؟.قطعا خیر.اما زندگی دنیا وحب شهوات ودوستی متاع پر زرق وبرق دنیوی و حب جاه و مقام چنان ما را به خود جلب کرده است که از وظیفه اصلی باز مانده ایم اگر وضع به همین منوال پیش برود راهی جز ضلالت وگمراهی نصیب ما نخواهد شد و این رمضان است که ماه هدایت ماه سعادت و ماه آشتی کنان با خدا است تا آنچه که باید باشیم را دو باره تجربه کنیم
بقول شاعر یزدی: از خدا عذر خطا خواه که پیش کرمش *
گر گناه تو بود کوه کم از کاهی هست *
یا در جائی دیکر آمده است که :
توبه شکستی بیا هر آنچه هستی بیا *
که عفو کردن بود در همه دم کار ما *
ود یگر :
ره نبردیم فلانی به سراپرده غیب *
گو نبستند در صومعه در گاهی هست *
با این مضامین در می یابیم که ماه رمضان ماه از نو شروع کردن است و ماه دور ریختن پلیدیها و جمع کردن حسنات و نیکیها و خوشا بحال آنان که در خورجین اعمال خود حسناتی را از قبل ذخیره داشته واز موضع رفاقت و دوستی به درگاه حق گام نهاده اند و به عبارتی خانه زاد درگاهند ولی اگر هم این امتیاز را نداشتیم مایوس نشده و آغوش باز رحمت حق را با دیده رمضانی خود ببینیم و در آن آغوش جای بگیریم تا از غافله رستگاران عقب نمانیم انشاء الله