درد عشقی کشیده ام که مپرس ******زهر هجری چشیده ام که مپرس
ازگردان غواصی یاسین کسی نمونده بود ،خیلی ها توی عملیات کربلای 4 و 5 رفته بودن
مونده بودن آقا جلیل و آقا رضا سمندری
فرمانده و معاون گردان تک و تنها .....
نه از امیر نظری خبریست ،و نه از حسن شاد
صدای خنده ها و شوخی های محمدرضا کرابی هم بگوش نمیرسه
تیر ماه سال ???? ، جبهه های غرب ، شهر ماووت عراق
شلمچه کجا !!! شهر ماووت کجا !!!
آقا جلیل و آقا رضا ، دو یار واقعی و قدیمی کنار هم ،توی خط
یک عمر با هم بودن ، از محله ی طلاب مشهد تا اوائل جنگ و واحد تخریب و الان هم گردان یاسین
مگه آقا جلیل بدون او میتونه کاری کنه ، آقا رضا هم دلش نمیاد ، فرمانده رو تنها بذاره
برا همون هم بعد شهادت آقا جلیل ، در حالی که مجروح شده بود و میخواستن به عقب تخلیش کنن
قبول نکرد ، با پای مجروح ، از اورژانس ، به خط مقدم برگشت ، چند روزی طول نکشید، رفت پیش آقا جلیل
الان هم توی بهشت امام رضا علیه السلام قطعه ?? ردیف ?? شماره ?? کنار هم هستن
فرمانده و معاون توی سالگرد شهادتشون ، یه میهمونی راه انداختن و همه گردان رو جمع کردن
نمودنم چی شد ، ولی هر چی هست ، دست خودشونه
آقا جلیل،به صدقه سری آسمونیا ،ما زمینیای غفلت زده رو هم دعوت کرده
عصر پنجشنبه ??تیر توی گلزار شهدا بهشت امام رضا علیه السلام
*******************************************************************************
محفلی برپاست ، اینبار میزبان شهیدانند و ما میهمان
گنهکاران را در این محفل راهی نیست ، اما پشیمانان را میپذیرند
حالا تو هستی و خدا و شهیدان
هر آنچه در دل داری بدون هیچ نگرانی بازگو ، عقده ی دل بگشا ، که نامحرمی در این جمع نیست
ما که بی تاب شهیدان بودیم
اینک یاران آسمانی دست بسوی ما دارند ، تا دستگیرمان شوند
این بهترین فرصت است تا از غبار قدمهایشان مشتی به غنیمت برداریم و توشه ی حرکتهای آینده کنیم
حاج صادق آهنگران،آمده است،صوت صدایش روح و جان عاشق را به قتلگاه فکه،شلمچه،طلاییه.... میبرد
حاج رحیم چهره خند ، همان که اشعار با سوز و گدازش ،هر دل سنگی را آب میکند
شهیدان بی هیچ کلامی مهربان و آرام نگاهمان میکنند و به حرفهایمان گوش میدهند
یارانمان همه آمده اند
به آنها که بی تاب شهیدانند ، خبر دهید
شهیدان ، آقا جلیل و یک گردان نیروی غواص چشم به راه ما هستند
به راستی پیام این محافل در این ایام ، چه میتواند باشد؟؟؟