_ نقاط ضعف دولت احمدی نژاد _
1. تعامل با دیگر قوا
- نکتهى بعدى - که این هم بسیار مهم است - مسئلهى تعامل با قواست. بالأخره شما و مجلس و قوهى قضائیه یک واحدید و یک کلّ هستید؛ ناچار باید با هم تعامل کنید. این هم نمیشود که این قوّه تقصیر را بر گردن آن قوه بیندازد و آن قوه تقصیر را بر گردن این قوه بیندازد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور85)
- بدنه این تعامل (تعامل دولت با قوای دیگر) باید تقویت بشود؛ یعنى کوشش بشود که تعامل منطقى و صحیح برقرار شود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛4 شهریور86)
- تعامل با دو قوهى دیگر هم یکى از این توصیههاست. تعامل با مجلس و تعامل با قوهى قضائیه، کار لازمى است؛ این را مطلقاً نباید ندیده گرفت. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- باید جورى بشود که هم مجلس، هم دولت از جایگاهى که خودشان را در آن قرار دادهاند، انعطاف داشته باشند؛ بتوانند حرکت کنند که به هم برسند تا برنامه، برنامهى منسجمى از آب در بیاید که مورد اتفاق دولت و مجلس باشد تا عملى شود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8شهریور89)
- انتقادپذیرى را در خودتان نهادینه کنید. باید جورى باشد که مسئولین دولتى انتقادپذیرى را در نفس خودشان پذیرا باشند. البته این کار، سخت هم هست، اما باید با سعهى صدر برخورد کرد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8 شهریور89)
- مسئلهى همکارى قوا را حل کنید... شما که قوهى مجریه هستید و اینجا حضور دارید، به شما باید سفارش کنم. هرچه میتوانید، در آن جاهائى که میشود کوتاه آمد، کوتاه بیائید؛ چه اشکالى دارد؟ آنجائى که میشود تبیین کرد، تبیین کنید. آنجائى که میشود با ایجاد ارتباطات دوستانه، مسئله را حل کرد، اینجورى حل کنید. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
- مسئلهى وحدت و انسجام ملى هم به نظر من چیز خیلى مهمى است؛ که ما حالا اینقدر این قضیه را تکرار کردیم که کأنه الفاظ دارد خاصیتهاى خودش را در افادهى معنا از دست میدهد! ما باید همه یک حرف بزنیم. مسئولین باید جهتگیرىها را دقیق و منطبق بر یکدیگر قرار بدهند؛ این به عهدهى همه است. تقصیرها را هم گردن یکدیگر نیندازیم.... اینکه بگوئیم آقا ما میخواهیم فلان کار را بکنیم، نمیگذارند؛ یا فلان کار را کردیم، جلویش را گرفتند؛ یا فلان تصمیم را گرفتیم، اقدام نکردند، انجام ندادند - که قواى مختلف و بخشهاى مختلف به همدیگر بگویند - این را کسى قبول نمیکند... ما نباید تعامل قوا با یکدیگر را دستکم بگیریم. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2شهریور91)
2. نظارت بر زیر مجموعه ها، پیگیری مصوبات
- نظارت بر زیرمجموعه هم خیلى مهم است. من اصرار و تأکید دارم که شما دوستان عزیز - که مسئولان بالا و مدیران ارشد هستید - مسألهى نظارت بر زیرمجموعهى خودتان را بسیار اهمیت بدهید. چشمهاى بینا و بصیر و باز شماست که وقتى در دائرهى مسئولیت تان میچرخد، میتواند صحت کار و پیشرفت کار را تضمین کند. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- چقدر خوب است که همهى وعدههائى که دولت به مردم داده، عمل بشود. اگر چنانچه وعدهاى به مردم داده بشود و عمل نشود، این مشکلات درست خواهد کرد؛ نه فقط نسبت به دولت، بلکه به نظام. آقاى رئیس جمهور اشاره کردند که به ما میگویند شما سطح توقعات مردم را بالا بردید. این بالا بردن سطح توقعات، ناشى از این نیست که شما نواقص خودتان را گفتهاید، مردم توقعاتشان بالا رفته؛ نه، توقعات با دادن وعدهها بالا میرود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
- یکى مسألهى پیگیرى مصوبات است؛ بخصوص مصوبات سفرها و وعدههایى که داده میشود. شما به جایى مسافرت میکنید؛ مثلاً گفته میشود دولت صد یا دویست مصوبه براى آنجا داشت؛ باید به طور جد دنبال کنید که اینها تحقق پیدا بکند... اگر نمیشود، همان وعدهاى که دادهاید، صاف بیائید به مردم بگوئید نمیشود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- البته طبیعى است که شما میخواهید آنچه را که میگوئید، بتوانید عمل کنید - در این شکى نیست - اما روى این اهتمام داشته باشید که هر آنچه به عنوان یک وعده از شما صادر میشود، مردم در موعد معین ببینند که آن وعده تحقق پیدا کرد. اگر از صد تا کارى که شما میگوئید، نودتایش را انجام بدهید، ده تایش انجام نگیرد، همین در ذهن مردم یک اختلالى ایجاد خواهد کرد. آنچه را که آدم احتمال میدهد انجام نشود، به صورت احتمال بگوید، به صورت قطع و یقین نگوید. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2شهریور91)
3. غرور، نصیحت علمای دینی را بپذیرید
- در چالهى غرور نیفتید که بیرون آمدن از این چاله خیلى دشوار است و کمک الهى را لازم دارد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛4 شهریور86)
- مفتخر باشید به رأى مردم، مستظهر باشید به رأى مردم؛ اما مغرور نشوید، که اگر خداى نکرده غرور به سراغ ماها آمد، آن وقت انحرافها و انحطاطهاى گوناگونى را در پیش پاى خودمان خواهیم دید. مراقب باشید؛ این از آن دامهاى بزرگ شیطان است. معمولاً بعد از پیروزىهاى بزرگ، خطرهاى بزرگ وجود دارد... سیاسیونى که در مساند قدرت نشستهاند، از این پیروزى بزرگى (رای 25 میلیونی مردم) که در عرصهى سیاسى برایشان پیدا شد، بر اثر این حادثه مغرور نشوند: «و ما رمیت اذ رمیت و لکنّ اللَّه رمى» ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛18 شهریور88)
- نصیحت علماى دینى را قدر بدانید، مغتنم بشمارید. گاهى علماى دین، بزرگان دین، مراجع حتّى، نصایحى میکنند، دربارهى مسائلى توصیههائى میکنند؛ این را مغتنم بشمرید؛ اینها را حمل بر محبت و علاقهمندى بکنید. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛18 شهریور88)
4. بهره گرفتن از انقلاب های منطقه
- از این حوادث منطقه هم باید حداکثر بهره گرفته شود به نفع اهداف انقلاب. این حوادث منطقه - همان طور که اشاره کردم - حوادث بسیار مهمى است و ضربهى سنگینى بوده به جهتگیرى استکبار در این منطقه. بلاشک شما بدانید؛ آمریکا و صهیونیسم - نه فقط دولت صهیونیستى، بلکه تشکیلات قوى و فعال و پرنفوذ صهیونیسم در دنیا - حالاحالاها نخواهند توانست خودشان را از آسیبهاى این حرکت عظیمى که اتفاق افتاد، نجات بدهند. اینها در مقابل این حوادث، به معناى واقعى کلمه غافلگیر شدند. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2شهریور91)
5. کوتاهی در قبال سند چشم انداز
- دولت محترم و خدمتگزار با برنامهریزى صحیح، به همان کیفیتى که در سند چشمانداز بیست ساله تصویب شده و سیاستهایى که اعلام شده است - که جهت این سیاستها هم عدالت، رفاه عمومى و توسعهى علمى و فنى و همهجانبه و عدالتمحور است - در این جهت حرکت کند. دستیابى به این اهداف والا، دور از دسترس نیست. با تلاش، با توکل به خدا، با تکیهى به مردم، با استفاده از نیروهاى بانشاطى که در جامعهى جوان ما بحمداللَّه فراوانند، مىتوان به این هدفها دست یافت.(تنفیذ حکم ریاست جمهوری نهم)
- آن کارِ واحدِ بزرگ عبارت است از پیشرفت و ارتقاء کشور به سمت و سوى اهدافى که براى خودمان ترسیم کردهایم، که همان اهداف انقلاب اسلامى است و ریزتر شده، آنچه در سند چشمانداز بیستساله تبیین شده است. براى این کار بزرگ، همهى این مدت را قدر بدانید. شما چهار سال، یعنى حدود 1450 روز وقت دارید. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛ 8 شهریور84)
- نکتهى بعدى توجه دائم به سند چشمانداز است. این سند چشمانداز، مسئلهى مهمى است. نباید هم تصور شود که این سند یا سیاستهاى کلى را کسانى نشستهاند و دارند تنظیم میکنند؛ نه. درست است که اینها یک فرایندى دارد و از یک جاهایى شروع میشود؛ لیکن آن کسى که در این زمینه کار و فکر میکند و تصمیم مىگیرد، خودِ رهبرى است؛ این سیاستها، سیاستهاى رهبرى است. اینها چیزهایى است که با توجه به همهى جوانب ملاحظه شده و این سند چشمانداز درآمده است و بر اساس سیاستهاى کلىاى که در این مدت وجود داشته، اعلام شده است. اینها باید در برنامهها رعایت شود و نباید تخلف شود.( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛ 6 شهریور85)
- در گزارش آقاى رئیسجمهور یک جملهى کوتاهى گفته شد و اسم سند چشمانداز آمد؛ لکن این کافى نیست. سند چشمانداز، یک مسألهى فرادولتى است؛ مال این دولت و آن دولت و این سیاست و آن سیاست و این جریان و آن جریان نیست؛ محصول یک کار فشرده و متراکم است؛ کارِ کارشناسى شده است؛ و درست هم هست. این سند، در واقع برنامهى کلان بیستسالهى ماست و یک سند به معناى حقیقى کلمه است. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛4 شهریور86)
- سند چشمانداز را هیچ نبایستى مورد غفلت قرار داد. این حقیقتاً یک سند واقعى و یک نقشهى راهِ حقیقى است. باید دستگاههاى نظارتى خودتان را محاسبه کنید. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- یکى از مواردى که به نظر ما باید در جهتگیرىهاى کلى دولت مورد توجه قرار بگیرد، مسئلهى سند چشمانداز است. این سند چشمانداز یک کار اساسى بود که در کشور انجام گرفت؛ بررسى شد، مطالعه شد، جوانبش سنجیده شد. آنچه که در این سند هم آمده، شعار نیست. با توجه به امکانات و واقعیات، این سند تنظیم شده. این سند در واقع نقشهى راه بیست سالهى ماست. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8 شهریور89)
- این چشمانداز هدفگذارى شده است، یک سند بالادستى است؛ باید ما این را حتماً رعایت کنیم. بدون جهاد اقتصادى، به چشمانداز نخواهیم رسید. در چشمانداز، قدرت اول اقتصادى منطقه هم مطرح شده. در این میدان - که میدان مسابقه است - اگر چنانچه عقب ماندیم، ضربه خواهیم خورد. آن روز در آن جلسه هم مطرح شد که مسئلهى چشم و همچشمى مطرح نیست؛ مسئله این است که در این چالش عمومى و میدان تحرکات عمومىِ دولتها در این برههى از زمان، اگر کسى عقب ماند، پامال خواهد شد. پیشرفت اقتصادى ما و رسیدن به اهداف چشمانداز، به خاطر این است که اگر چنانچه به آنجا نرسیدیم، ملت ما و کشور ما دچار ضربات سختى خواهد شد؛( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)
6. رعایت قوانین
- یکى مسألهى رعایت قوانین است. قانون را اهمیت بدهید. قانون - وقتى که با ساز و کار قانون اساسى پیش رفت - حتمیت و جزمیت پیدا میکند. ممکن است همان مجلس یا دولت یا دیگران مقدماتى فراهم کنند که آن قانون عوض بشود - با طرحهایى که در مجلس مىآید، با لوایحى که دولت میدهد، با تصمیمسازیهایى که در بخشهاى مختلف انجام میگیرد - عیبى ندارد؛ اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ اما تا مادامى که قانون، قانون است، حتماً بایستى به آن عمل بشود و به آن اهمیت داده بشود. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2 شهریور87)
- دولت به قانون اهمیت بدهد. بله اینى که آقاى رئیس جمهور گفتند که همه باید قانون را رعایت کنند، بله مسلم است؛ مجلس، قوهى قضائیه، دستگاههاى گوناگون، باید قانون را رعایت کنند؛ به آنها هم ما توصیهى این را میکنیم، به شما هم توصیه میکنیم. قانون را دقیق رعایت کنید. خوب، حالا بعضى از منتقدین دولت گفتند که دولت قانون را رعایت نمیکند. آقاى رئیس جمهور هم در جواب گفتند که نه، این دولت قانونگراترین دولتهاست. این، دو تا ادعا شد؛ دو طرف قضیه. باز من این جا کار ندارم که کدام طرف ترجیح دارد، کدام طرف ترجیح ندارد. من میخواهم به شما عنوان مسئولین مجریهى کشور سفارش اکید بکنم که به قانون اهمیت بدهید. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛18 شهریور88)
- تکیهى بر برنامه، تکیهى بر قانون، همکارى قواى سهگانه با یکدیگر، جزو وظائف اصلى است. (تنفیذ حکم ریاست جمهوری دهم)
7. کار کارشناسی
- همه به کار کارشناسى احتیاج داریم. کار بدون کارشناسى، ابتر و عقیم و خنثى خواهد بود. این حرف موجب نشود که ما به کار کارشناسى بىاعتنایى کنیم. کارشناسان صادق و خوب در دستگاهها و مجموعهى ظرفیت عظیم انسانى کشور هستند؛ حتماً از نظر کارشناسى این افراد صادق و مؤمن استفاده کنید. کار بدون کارشناسى نباید انجام بگیرد. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور85)
- مىخواهم تأکید کنم بر اینکه کار کارشناسى را حقیقتاً جدى بگیرید؛ بخصوص در کارهاى مبنایى و بنیانى، مثل مسألهى برنامهریزى و بودجهنویسى، یا مسألهى شوراها و امثال اینها؛ اینها کارهاى بنیانى و ماندگار است؛ یعنى باید بماند. اگر کارِ کارشناسى عمیقِ دقیقِ همهجانبهى متبحرانهاى انجام گرفت، این کار ماندگار خواهد شد؛ والّا اگر چنانچه گوشهى کارشناسىاش سائیده بود، زحمات شما به هدر خواهد رفت. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛4 شهریور86)
8. عدالت همراه عقلانیت و معنویت باشد
- اگر بخواهیم عدالت به معناى حقیقىِ خودش در جامعه تحقق پیدا کند، با دو مفهوم دیگر بشدت در هم تنیده است؛ یکى مفهوم عقلانیت است؛ دیگر معنویت. اگر عدالت از عقلانیت و معنویت جدا شد، دیگر عدالتى که شما دنبالش هستید، نخواهد بود؛ اصلاً عدالت نخواهد بود. عقلانیت بهخاطر این است که اگر عقل و خرد در تشخیص مصادیق عدالت بهکار گرفته نشود، انسان به گمراهى و اشتباه دچار مىشود؛ خیال مىکند چیزهایى عدالت است، در حالىکه نیست؛ و چیزهایى را هم که عدالت است، گاهى نمىبیند. بنابراین عقلانیت و محاسبه، یکى از شرایط لازمِ رسیدن به عدالت است.
- عقلانیت و محاسبه که مىگوییم، فوراً به ذهن نیاید که عقلانیت و محاسبه به معناى محافظهکارى، عقلگرایى و تابع عقل بودن است. عاقل بودن و خرد را به کار گرفتن با محافظهکارى فرق دارد. محافظه کار، طرفدار وضع موجود است؛ از هر تحولى بیمناک است؛ هرگونه تغییر و تحولى را برنمىتابد و از تحول و دگرگونى مىترسد؛ اما عقلانیت اینطور نیست؛... اگر عدالت را از معنویت جدا کنیم - یعنى عدالتى که با معنویت همراه نباشد - این هم عدالت نخواهد بود. عدالتى که همراه با معنویت و توجه به آفاق معنوىِ عالم وجود و کائنات نباشد، به ریاکارى و دروغ و انحراف و ظاهرسازى و تصنع تبدیل خواهد شد؛ ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛8شهریور84)
- در عدالت، هم عقلانیت بایستى مورد توجه باشد، هم معنویت. این را ما قبلاً هم عرض کردهایم. اگر معنویت با عدالت همراه نباشد، عدالت میشود یک شعار توخالى. خیلىها حرف عدالت را میزنند، اما چون معنویت و آن نگاه معنوى نیست، بیشتر جنبهى سیاسى و شکلى پیدا میکند. دوم، عقلانیت. اگر عقلانیت در عدالت نباشد، گاهى اوقات عدالت به ضد خودش تبدیل میشود؛ اگر درست در باب عدالت محاسبه نباشد. خیلى از کارها را گاهى بعضى از این گروههاى تند و افراطى توى این کشور به عنوان عدالت کردهاند، که ضد عدالت شده. اتفاقاً حالا همان تندىهاى آن حضرات موجب شده که خود آنها صد و هشتاد درجه گرایشهایشان عوض بشود! جور دیگرى حرف بزنند، جور دیگرى فکر کنند، جور دیگرى عمل بکنند. بنابراین در عدالت، عقلانیت شرط اول است؛ این هم توصیهى دوم. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛18 شهریور88)
9. عدم انفعال در مقابل تصمیمات دشمن
- خب، دشمنان ما اقدامهاى جدیدى هم دارند میکنند، که این اقدامها تدابیر و راهکارهاى جدیدى میطلبد؛ این را همیشه باید توجه داشت. حالا بعضى از دوستان اشاره کردند که دشمنان یک تصمیمى را میگیرند، ما در مواجههى با آن تصمیم مشغول فعالیت میشویم و اقدامى را انجام میدهیم؛ خیلى خوب، این کار بسیار خوب است؛ منتها بهترش این است که قبل از اینکه آن تصمیم را طرف مقابل بگیرد، شما حدس بزنید آنچه را که او انجام خواهد داد. فرض بفرمائید که مشکل جابهجائى منابع مالى و ناشى از فروش نفت را شما از قبل هم حدس میزدید و میگفتید؛ یا مشکلى را که در خرید و فروش نفت و انتقال نفت و بیمه و از این چیزها به وجود آوردند، قبلاً همه را حدس میزدیم. راهها را از پیش آماده کنید. الان هم همین جور است. یعنى تصور نشود که دشمن از ادامهى دشمنىهاى خودش دست برداشته؛ نه، آنها دنبال راهِ کارند. چون کارهائى که انجام دادند، به نتیجه نرسیده، حتماً دنبال راهکارهاى دیگرى خواهند بود - که البته آنها هم به نتیجه نخواهد رسید - شما آن راهکارها را حدس بزنید و از پیش، خودتان را آماده کنید. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛2شهریور91)
10. تعیین اولویت های کاری
- اولویتهاى کارى را مشخص کنید؛ معنایش این نیست که به کارهاى غیراولى نپردازید؛ نه، چند نقطهى برجسته را که میتواند در بخشهاى دیگر اثر بگذارد و حالت سرفصل و چهارراه به خود میگیرد، اینها را مشخص کنید - چه در زمینههاى اقتصادى، چه در زمینههاى فرهنگى و چه در بقیهى زمینههایى که موجود است - و به طور مداوم روى آنها تکیه کنید؛ اگر امر دائر شد بین آنها و غیر آنها، آنها را مقدّم بدارید. ( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور85)
- یکى از ضعفها این است که ما در کارها اولویتها را نبینیم. یکى از آقایان اشاره کردند - که اشارهى درستى است - به این که طرحهاى نیمهتمام را باید دنبال کنیم. این خیلى خوب است؛ این کار، کار لازمى است؛ من همیشه تأکیدم بر این است؛ منتها مشخص کنید، یک مجموعهى کارى درست کنید، بنشینند واقعاً طرحهاى نیمهتمام را - حالا یک رقمى هم ذکر کردند که فلان تعداد طرحهاى نیمهتمام داریم - اولویتبندى کنند؛( بیانات در دیدار با هیئت دولت؛6 شهریور90)