چه ها ، سلام
و اما اوستا عبدالوهاب خودمون
ولش کن این بازیهای سیاسی رو، آخر همه ی این سیاسی بازیهای بی دیانت ،حق الناس و جهنمه....
حضرت علی علیه السلام با اون عظمت میفرماید:
همین دنیایی که شما برای رسیدن بهش اینقدربه هم ظلم میکنید نزد من از آب بینی یک بُز بی ارزش تر
است ، مگر حقی را اقامه کنم
خوشبحال همین آدما که با یک زندگی ساده و یک سرمایه ناچیز چه خدمات بزرگی رو به بندگان خدا میکنند
قیامت هم سرفرازند
یک مغازه سلمونی 3×2 قدیمی ، نه دفتری ، نه دستکی و نه رنگ و لعابی
وبدون اختصاص بودجه های میلیاردی اما بسیار مؤثر و کار ساز در ترویج فرهنگ اسلامی و دینی و گره
گشایی از مشکلات مردم
ایکاش سازمانها و تشکیلاتهای عریض و طویل با آنهمه دب دبه و کب کبه ، که قرار است مشکلی رو از مردم
حل کنند لااقل هر طبقه اش ، نمیگم هر اتاقش ، به اندازه ی همین مغازه سلمونی کارایی داشت !!!!!
اون همه کارمند ، بودجه ، هزینه و.... آخرش چی ازش در میآد ؟؟؟؟ نارضایتی . پارتی بازی . حق کشی .
اسراف بیت المال ، آفتابه لگن ده دست . شام ُ نهار هیچی
میدونید اشکال کار کجاست؟؟؟؟؟
جوابش فقط دو کلمه ست ، که اوستا عبدالوهابها رعایت میکردند....
اوستا با همه ، از کوچک تا بزرگ خوش برخورد و مهربان بود قبل از همه سلام میکرد حتی به بچه ها....
همه به او احترام میگذاشتند ، نه از این احترامهای توی بعضی ادارات از روی اجبار، بلکه با عشق و علاقه
فقط همین را بگم ، شما خودتون آخرش رو بخونید
گردن کلفتهای کاشمروعموهای محلات ، پاشنه کفش خوابیده ها به محض دیدن اوستا ، دست به سینه با
همون لهجه عمویی :
سامُ علیکُم اوستا ، چاکریم .....
اوستا هم با چهره ی گشاده جواب میداد : علیک سلام عموجان....
او فوق العاده به نماز اول وقت اهمیت میداد، آنهم به جماعت
نزدیک اذان که میشد ، مشتری قبول نمیکرد ، میگفت :
اگه عجله دارید ، بعدا . والا با هم میریم نماز ، بعد از نماز ،درخدمتم ، حتی از ساعت صرف نهارش میگذشت
اما چون گفته بود بعد نماز . هر چه هم طول میکشید تا کار او رو انجام نمیداد به خانه نمی آمد
بیشتر از گرسنگی شکمش، جوش نمازش رو میزد، نماز که میخوند ، آروم میشد
خیلی وقتها میدیدم ، اوستا ،عبا بدست ،توی کوچه و خیابون با عجله میدوید وحتی جواب سلام ملت رو
در حال دویدن میداد ، تا به نماز جماعت برسه
اگه یک چک سفید امضاء بهش میدادی میگفتی
حالا امروزه رو بی خیال نماز جماعت اول وقت بشو ! با حالت افسوس بهت میخندید
در عمرش نه ریشش رو تیغ زد و نه ریش کسی رو تراشید
نه ادعای دین داری داشت و نه کسی رو بخاطر لغزشی سرزنش میکرد
جالب اینکه کلی رفیق ریش تراش هم داشت
همه او را دوست داشتند
اشتباه نکنید ، منافق نبود ، با محبت بود
نه کسی رو به زور به بهشت میبرد و نه هلش میداد توی جهنم
وظیفشو انجام میداد ، کاری به نتیجه اش نداشت
به امید روزی که فرهنگ زیبای گذشتگان با علوم پیشرفته ی امروزی عجین شده و به جوانان منتقل گردد
ونسل امروز درکنارپیشرفت صنعت وتکنولوژی،از فرهنگ اصیل خودوانسانیت وخدمت صادقانه،فاصله نگیرد
به امید شکوفایی هر چه بیشتر روحیه ی خدمت و تلاش در سال جهاد اقتصادی
که حقیقتا کار اوستا یک جهاد اقتصادی بود